تولد 2سالگی علی عشق زندگیمون
تمام لحظه های عمرم بدرقه نفس کشیدن توست
به دنبال کوچکترین فرصت بودم تا بزرگترین تبریک را نثار قلب مهربانت کنم
ورق خوردن برگ سبز دیگری از زندگی ات را تبریک میگویم
تولدت آذین زندگی ام باد
یازده فروردین بهترین روز زندگی من وبابا هست چرا که خدای مهربون
یه فرشته به ما در همچین روزی داد
ومزه پدر ومادر بودن را به ماچشاند ما به خاطر این نعمت بزرگ خدا را شاکریم
با آمدنت عشق زندگی ما هزاران برابر شد
با آمدنت زندگی ما رنگ وبوی تازه ای گرفت خدا رو هر لحظه هزاران بار شکر که تو راداریم
مامان رقیه وبابا سینا
علی جان عزیزم میخوام از حرفا وکلماتی که این روزا میگی برات بنویسم
کلاه
جیب=بیجی
چرخ=چگی
tezol
شلوار=سابلا
وقتی رو پاهام میزارمت میگی tavla البته رو پا نمیخوابی وقتی مریض شدی یه چن روز گذاشتم عادت کردی وقتی رو تختت
میخوابوندمت میگفتی gichi یعنی بزا رو پاهات بخوابون
وقتی تلویزیون میبینی از جلوت رد شیم ونتونی ببینی میگی chah
عزیزم جشن تولدتو نتونستم تو روز خودش بگیرم موند برا هفته بعد اونموقع عکساتم میزارم